سلام. لینک دانلودی که گذاشتین ظاهرا خرابه و فایلی رو نمیتونم دانلود کنم. اگه میشه لطفا واسم ایمیلش کنید. خواهشا بهش نیاز دارم. خیلی گشتم ولی نتونستم پیداش کنم تا اینکه رسیدم به سایتتون و دیدم اینجام نمیشه دان کرد. خیلی ممنون
پاسخ: سلام این فایل در سایت chessok.ir موجود است
The Road to Chess Mastery از دکتر ایوه - درخواستی کاربران
کتاب راه استادی در شطرنج
فرمت: ( pdf انگلیسی و pgn )
لنیک دانلود باحجم 11.79مگابایت
لینک دانلود غیر فعال شده است بزودی لینک جدید در سایت قرار خواهد گرفت
راه استادی در شطرنج
(بر گرفته از مقدمه کتاب راه استادی شطرنج نوشته دکتر ماکس ایوه ، ترجمه عوضعلی بهروزی و سید محمد کاظم مرتضوی، انتشارات فرزین)
تعداد شطرنجبازان آماتور بسیار است، و درمیان انبوه اینگونه بازیکنان هستند کسانی که بواسطه تمرین زیاد با بازیکنان قوی، بواسطه خواندن دقیق خود آموزهی شطرنج، توانسته اند با بسیاری از قوائد بازی شطرنج آشنا شوند، یاد گرفته اند که چگونه حرکات قوی بکنند، آموخته اند که از ایجاد ضعفهی شدید در وضعیت خود اجتناب ورزند، و به سطحی رسیده اند که مرتکب اشتباهات تاکتیکی واضح نمی شوند- و خلاصه، بازیکنانی قوی گشته اند.
این آموتورها، دیگر از روی بی دقتی مهره هایشان را از دست نمی دهند، و نسبت به اکثر استادان قرن نوزدهم، درک بهتری از پوزیسیون دارند .آنها معمولاً به راحتی می توانند حریفان ضعیفتر و کم معلومات تر از خود را مغلوب کنند. ولی با این حال، همین آموتورها در مسابقات معولاً مغلوب استادان امروزی می شوند.
این تفاوت، شطرنج باز جاه طلب را به تأمل و تفکر وا میدارد. یک استاد چه مهارتهی دارد که اماتور از آن بیبهره است؟ چه چیزی استاد را از آماتور قوی متمایز میسازد؟ آماتور بری استاد شدن –یا حداقل، بهبود بازی خود چه باید بکند؟ استاد چه کسی است؟
استاد کسی است که بر فنون اداره هر مرحله از بازی، یعنی گشایش بازی، وسط بازی و آخر بازی، آگاهی کامل دارد. او بازی را همچون کلی واحد اداره میکند، و هر حرکت او جزئی از یک نقشه خاص استراتژیکی یا تاکتیکی است. او با هوشیاری امکانات هر وضعیتی را درک میکند. او میتواند نتایج هر حرکت را به درستی تجزیه و تحلیل کرده و دقیقاً پیش بینی کند. او قوائد اساسی وضعیت هی مختلف را میفهمد بازی تاکتیکی او قوی است و نسبت به بازیکنان دیگر، مرتکب اشتباهات کمتر و کم اهمیت تر میشود. او با بسیاری از بازیهی گذشته آشناست و از ادامه هی که در مسابقات امروزی بازی میشود نیز به خوبی اطلاع دارد.
استاد و آماتور از نقطه نظری متفاوت به وضعیتهی شطرنج مینگرند. استاد درک و فهمی از هر وضعیت و مقتضیات آن دارد که آماتور هنوز به دست نیاورده است، و استاد بر آن فعل و انفعال متقابل قوائد متنوع شطرنجی آگاهی دارد که آماتور شاید حتی از وجودشان هم بیخبر باشد.
حالا بیاییم جنبه هی مختلفی را بررسی کنیم که در آنها تفاوت بین استاد و آماتور مشهود است، و در عین حال ببنیم که در هر زمینه آماتور بری تقویت بازی خود و پیشرفت به سوی استادی چه باید بکند.
۱- گشایش بازی
تا حدودی میتوان گفت که در گشایش بازی تفاوت آشکاری بین استاد و آماتور وجود ندارد، چون هر دو ممکن است ادامه هی تئوریک یکسانی را بازی کنند. اما تفاوت زیادی هست بین طوطیوار بازی کردن واریانتهی شروع بازی و فهمیدن آنها. از همان حرکت اول، استاد، چه از نظر استراتژیکی و چه از نظر تاکتیکی، میفهمد که چرا این و آن حرکت را بازی میکند. ولی از طرف دیگر آماتور، اغلب واریانتها را حفظ کرده و آنها را ماشین وار بازی میکند. در چنین حالاتی، به مجرد اولین انحراف از ادامه ((کتابی))، آماتور سر نخ را از دست میدهد، در حالیکه استاد، که زیر بنی حرکات را فهمیده است، میداند که چگونه از بازی اشتباه حریف سود ببرد. استاد به طور کلی گشایش بازی را دقیقاًً مطابق با تئوری بازی میکند، ولی گاهگاهی عمداً از بهترین ادامه هی تئوریکی اجتناب میورزد تا خودش را از واریانتی که به مساوی منجر میشود یا ادامه ی که دوست ندارد، ادامه ی که شاید با طبع او سازگار نیست، کنار بکشد، یا ممکن است این کار فقط بری گیج کردن حریفش بکند و. بدین ترتیب، حرکت مشکوکی که یک استاد انجام میدهد، و همان حرکت، وقتی که توسط یک آماتور بازی میشود، ممکن است در معنی کاملاً متفاوت باشد.
استاد دلایل دیگری نیز بری انحراف از یک ادامه تئوریک دارد. او اغلب واریانتهی گشایشی بخصوصی را مطالعه میکند، و ممکن اس طرقی بری اصلاح آنها کشف کند. استاد. که بازیکن قوی است، میتواند اشتباهات کوچکی در بعضی از ادامه هی معمول بیابد یافتن راه هی اصلاحی آنچنان که به نظر میرسد مشکل نیست، چون اوصلاًً مگر تئوری چیست؟ تئوری از دو منبع ریشه میگیرد:اول، گردآوری ادامه هی بازی شده در مسابقات توسط استادان و آماتورهی قوی بطریق آماری، و دوم، تجزیه و تحلیل واریانتهی گشایشی که در فرصتی کافی توسط همان بازیکنان، قبل یا بعد از مسابقات، صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل نوع اخیر طبعاً معتبرتر است،چون تحت تاثیر تنگی وقت، که در مسابقات وجود دارد، نیست. استادان اغلب ادامه هی خاصی را از قبل تجزیه و تحلیل میکنند و بعد در اولین فرصت از آن در یک مسابقه استفاده میکنند تا حریفان نسبتاً نا آماده را غافلگیر کنند. متخصصان گشایش بازیهی شطرنج همه بازیهی را که در آن یک ادامه خاصی از یک واریانت مشخص بازی شده است، و نیز کلیه تجزیه و تحلیل هی تئوریک موجود در آن ادامه را مورد بررسی قرار داده و یک واحد تئوریک از آن بدست میآورند که ارزشش خیلی بیشتر از گردآوری آماری است، زیرا که شامل تفسیر و نتیجه گیری میباشد. استاد ممکن است بتواند در این واحد هی تئوریک نیز اصلاحاتی پیدا کند، ولی اینکار خیلی مشکل تر است، چون این قسمت قبلاً توسط یک یا چند متخصص قبل از او مورد تحقیق قرار گرفته است.
وقتی که آماتور در حین بازی از تئوری منحرف میشود، معمولاً به این خاطر است که او با آن آشنا نیست یا نمیتواند آنرا بیاد آورد. در چنین حالاتی، حرکتی که او جانشین حرکت تئوریک میکند محتملاً ضعیف تر از آن است، یا حتی اشتباهی آشکار میباشد. حریف او طبعاً میتواند فوراً از آن اشتباه بهره برداری کند.
چگونه آماتور میتواند تکنیک گشایشیاش را بهبود بخشد
آماتور باید با کلیه گشایشهی اصلی آشنائی داشته و بخصوص در دو یا سه تا از آنها اطلاعاتی کامل داشته باشد.اگر قصد شرکت در مسابقات را دارد باید که با گشایش بازیها و واریانتهی که امروزه رایجند بخوبی آشنا باشد. ولی بری هر کس که ساعات زیادی را وقف شطرنج نمیکند عملاً غیر ممکن است که بتواند آشنائی عمیقی با واریانتهی خاص گشایشهی مشهور پیدا کند.به همین دلیل، احتمالاً بهترین راه بری بهبود بخشیدن بازی گشایشی آن است که ایده و فکری که در هر گشایش اصلی وجود دارد مورد مطالعه قرار داد و گشایش را با در نظر داشتن ایده اصلی آن بازی کرد، و در همان ضمن باید به مقتضیات تاکتیکی هر وضعیت دقیقاً توجه داشت. آماتور باید ایده هی تک تک حرکاتی که یک گشایش خاص را به وجود میآورند درک کند و نیز از آنچه که باعث به وجود آمدن یک وضعیت خوب، در خلال یا در پایان مرحله گشایشی است، شناخت بیشتری بدست آورد.
ایده هی گشایشها را میتوان در بعضی از خودآموزهی شطرنج، در مقاله هی مجلات شطرنج، و اغلب در بازیهی تفسیر شده یافت. بری آماتور مفید خواهد بود که بازیهی زیادی در یک گشایش خاص انجام دهد. این کار به او نشان خواهد داد که چگونه آن گشایش بسط مییابد،ضعفها و قدرتهی آن، و بعضی مسایلی که در خلال آن پیش میآیند چیست.بعلاوه، آماتور پیشرفته ی که در بعضی از گشایشها یا واریانتها تخصص یافته است میتواند درست مثل یک استاد، بکوشد که تئوری را اصلاح کند. طبعاً،بیشتر احتمال دارد که او بتوانداشتباهاتی کوچک را در بازیهی مسابقات کشف کند تا در تجزیه و تحلیل هی تئوریک.
ولی صرف نظر از آموختن حرکات تئوریک هر گشایش بخصوص، آماتور باید همیشه عناصر یک وضعیت خوب شطرنجی را در نظر داشته باشد و هر وقت که با گشایشی ناآشنا و یا حرکتی عجیب در یک گشایش آشنا روبرو شد، بکوشد که با تجزیه . تحلیل دقیق به وضعیتی محکم دست یابد
۲-انتقال به وسط بازی
وقتی اکثر سوارها گسترش یافته و آماده نبردی فعال باشند، گشایش تقریباً خاتمه یافته و وسط بازی در شرف آغاز است این مرحله ی از بازی است که شاید اداره کردنش از هر مرحله دیگری مشکل تر باشد، از لحاظی به این خاطر که در کتابها نوشته نشده است،واز لحاظی به این خاطر که اگر چه سوارها آماده بازی هستند،ولی معمولاً هنوز با مهره هی حریف درگیری پیدا نکرده اند،. بنابراین تفکر بازیکن باید بیشتر استراتژیکی باشد تا تاکتیکی. در این قسمت از بازی است که معلوم میشود آیا بازیکن معنی کلماتیرا که در گشایش بازی میکرد، میدانسته یا این که فقط داشته یک رشته حرکاتی را که در یک کتاب شطرنج یاد گرفته از حفظ بازی میکرده است. در این مرحله، بازیکن باید نقشه هی بری آینده بکشد و یک استراتژی کلی تعیین کند.انتخاب استراتژی صحیح بسیار مهم است،و در ضمن میتواند بسیار مشکل باشد. ریشه هی استراتژیمرحله انتقال به وسط بازی در گشایش قرار دارند.
تفاوت بین استاد و آماتور در اینجا خیلی بیشتر از گشایش آشکار میگردد. در اینجا اغلب آماتور گیج است و نمیداند با وضعیتی که بنا کرده چه بکند، بیهدف، یا حداقل بیثبات،بازی میکند، برعکس، استاد،که نوع کلی استراتژیی را که از گشایش بازی شده حاصل میشود، میفهمد و میداند که ویژگیهی وضعیتش چیست و دنبال چه هدفهایی باید باشد، استراتژیاش را مطابق با نیازهی وضعیتش طرح میکند و زمینه ی بری یک ادامه موفق در وسط بازی پی میریزد
چگونه آماتور میتواند بازیاش را در مرحله انتقال به وسط بازی بهبود بخشد؟
کتابهی چند در زمینه وسط بازی هست که این مرحله انتقالی را مورد بحث قرار میدهند،ویک کار خیلی مفید بری بهبود یافتن بازی آماتور در این قسمت آن است که او آنچه را که استاد در این مرحله انجام میدهد مورد بررسی دقیق قرار دهد.بازیهی مسابقات رسمی اغلب چنین تکنیکهایی را نشان میدهند،ولی آنها را باید با این قصد مورد مطالعه قرار داد که بفهمیم درست بلافاصله بعد از گشایش چه اتفاق میافتد.بخصوص جالب است که این قسمت از بازیهی استاد-علیه-آماتور را مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم طرز عمل استاد در مقابل حرکات عجولانه آماتور چیست؟
با هدف بازی کردن در مرحله انتقال به وسط بازی، پیش از هر چیز به فهمیدن گشایش بازی ارتباط دارد.
۳- وسط بازی
وسط بازی آن قسمت از شطرنج است که در آن می توان سوارها را در هر گوشه از صحنه یافت. صفت مشخصه آن پیچیدگی روابط متقابل بین سوارها و امکانات عملی متعدد است.این مرحله ی از شطرنج است که بزرگترین میدان را در برابر تخیل بازیکن می گشاید.بر خلاف گشایش، وسط بازی مورد کاوش هی بیپایان قرار نگرفته است؛و بر خلاف آخر بازی،به یک رشته تکنیک هی ظریف تبدیل نشده است.بعلت فقدان راه هی مشخصی بری ادامه، و بعلت پیچیدگی ذاتیش، وسط بازی بسیاری از مشکل ترین مسایل بازی را بر دارد.بری درست بازی کردن این مرحله،بازیکن باید از یک سو وضعیت را چون کلی واحد در نظر بگیرد تا بتواند دقیقاُ قضاوت کند که چه ادامه ی بری بازی صحیح است،و از سوی دیگر تمام جزئیات گوناگون وضعیت را در نظر گرفته و هیچ امکانی، را چه آشکار و چه پنهان، نادیده نگیرد.
در وسط بازی،انواع مسائل کلی استراتژیکی مطرح میگردد:نگاه داشتن نیروها یا تعویض سوارها،حفظ درگیری یا تعویض پیاده ها،باز کردن ستون یا بستن آن بری همیشه،شروع حمله ی همه جانبه به شاه دشمن،تمرکزدادن نیروها بری گرفتن یک سوار حریف،ضعیف ساختن وضع پیاده ی حریف،یا با تصفیه کامل سوارها به یک آخر بازی مقرون به صرفه رسیدن. علاوه بر این سوالها، مسایل همیشگی تاکتیکی نیز وجود دارند که باید بر هر ملاحظه استراتژیکی تقدم داشته باشند: آیا حریف هیچ تهدیدی ندارد که باید آنرا دفع کرد؟ اگر دارد چگونه؟ و اگر نه، میتوان خود تهدیداتی ایجاد کرد؟ یا آیا میتوان موقعیتی ناخوشایند برای حریف ایجاد کرد که او را مجبور کند به ضرر خود بازی کند؟
در شطرنج مثل زندگی، همه کس از یک نقطه نظر واحد به موقعیت نمینگرد یک وضعیت پیچیده وسط بازی را در مقابل نیم دوجین بازیکن بگذارید و خواهید دید که همه این بازیکنان بری یافتن بهترین حرکات از زوایی مختلف به وضعیت مینگرند. این تنوع .و غیره منتظر بودن است که جذابیت بازی شطرنج را بیشتر کرده و مانع از آن میشود که شطرنج به نمایشی کاملاً ماشینی تبدیل شود که آنرا به خورد یک ماشین کامپیوتر داد.
در وسط بازی و انتقال به وسط بازی، تفاوت بین استاد و آماتور به نحو خاصی آشکار میشود. آماتور معمولاً درکی غیر قاطع از موقعیت صحنه دارد و از کلیه امکانات وضعیت آگاه نیست. اگر موقعیت آرام باشد، آماتور اغلب موفق به کشف استراتژی صحیح نمیگردد؛اگر موقعیت تاکتیکی باشد، آماتور کمتر میبیند و محاسباتش دقت محاسبات استاد را ندارد
چگونه آماتور میتواند بازیاش را در وسط بازی بهبود بخشد؟
هیچ فرمول ساده ی بری متخصص شدن در موقعیتهیپیچیده وسط بازی وجود ندارد، ولی مطالعه شدید وسط بازی هی استادان و تلاش بری فهمیدن تک تک حرکات و رابطه شان با استراتژی کلی،میتواند شروع خوبی باشد. باید بازی تاکتیکی و استراتژی هر دو را تقویت کرد. در ذیل عنوان تاکتیک ما نشان خواهیم داد که آماتور بری بهبود بخشیدن بازی تاکتیکی اش چه باید بکند،و در ذیل عنوان استراتژی،نشان میدهیم که چگونه آنها میتوانند فهم بهتری از عناصر استراتژیک و موضعیبازی شطرنج بدست آورند.
یک ایده خوب در این مورد آن است که به تمامی صحنه نگاه کرد و راه تخیلمان را بری کشف حرکاتی که میتوانند موقعیتی مناسب بری ما و ناخوشایند بری حریف خلق کنند باز بگذاریم.حرکت واضح همیشه بهترین حرکت نیست و نباید بسادگی تن به ماشینی بازی کردن داد مثلاً یک رخ را به ستون باز بیاوریم یا اسبمان را در خانه سوم فیل گسترش دهیم. اینها ممکن حرکات خوبی باشد، ولی در وضعیت مورد نظر، ممکن است حرکات خیلی بهتری موجود باشند. حرکات آرام گاهی اوقات لازمند،ولی حرکتی که فشار را افزایش داده ویا تهدیدی مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد میکند میتواند باعث آن شود که حریف کاری بکند که وضعش به خطر بیفتد یا حداقل اوضاع را برخود مشکلتر کند. حرکاتی که ابتکار عمل را حفظ میکنند همیشه حرکات مطلوب هستند.
گاهی اوقات وسط بازی تماماً بر اساس یک تم قرار دارد. ولی اغلب،برعکس، شامل یک رشته مراحل استراتژیک است.و بر هر یک از آنها هدفهایی خاص خود دارد که، بمحض حصول، بازی را به مرحله ی تازه با هدفی متفاوت منتقل میکنند.وقتی که وضعیتی استاندارد وجود داشته باشد،میتوان از بازی استاندارد سود برد،ولی حداقل نه با دقتی ریاضی و در قالبی محدود، با شناختن موقعیت هی استاندارد شده وسط بازی و طرق اداره آنها،آماتور میتواند توانایی اش را در اداره وسط بازی بالا ببرد.
۴-آخر بازی
آخر بازی آن مرحله از شطرنج است که در آن آنقدر از سوارها تعویض شده که هر دو شاه بتوانند فعالانه در نبرد شرکت جویند.همه بازیهی شطرنج به این مرحله نمیرسند.
آخر بازی با گشایش و وسط بازی فرق میکند زیرا که بطور کلی تابع نوع بازی متدیک و دقیقاً طراحی شده ی است که تکنیک نامیده میشود. بعلت کمی تعداد سوارهی صحنه،میتوان با دقت بسیار بیشتری پیش بینی کرد که بعداً چه پیش میآید،و کاوش در انواع مختلف وضعیتها نشان داده است که روشهی صحیح اداره موقعیت هی گوناگون آخر بازی چه میباشند.
استاد در تکنیک آخر بازی مهارت کامل دارد. وقتی که یک موقعیت آخر بازی پیش بیاید، استاد راه صحیح اداره آن را پیدا میکند. و از آنجایی که موقعیت هی آخر بازی معمولاً شامل آنگونه ابداعاتی که پیوسته در گشایش بازی پیدا میشود،یا آنگونه امکانات وسیعی که مشخصه وسط بازی است، نمیباشد بنابراین داشتن معلوماتی از تکنیک آخر بازی معمولاً کفایت میکند.
نه تنها تکنیک آخر بازی، بلکه دانستن نتیجه انواع وضعیتهی آخر بازی نیز بسیار مفید است.چنین اطلاعاتی میتواند به ما این توانایی را بدهد که حتی از وسط بازی بری رسیدن به یک آخر بازی مقرون به صرفه تلاش کنیم،با این تضمین که اگر وضعیت مطلوب در آخر بازی فرا برسد، نتیجه آن برد بری ما خواهد بود.
آماتور طبعاً نسبت به استاد اطلاعات کمتری از آخر بازی دارد. آنچه که بری استاد در آخر بازی امری معمولی است اغلب بری آماتور بازی دشواری است که نیازمند محاسبات دقیق میباشد، و واضح است که امکان به خطا رفتن او بسیار است.
چگونه آماتور میتواند آخر بازیاش را بهبود بخشد
بهبود بازی در این مرحله نتیجه کسب معلوماتی بیشتر است از (الف) نتیجه انواع استاندارد آخر بازی؛ (ب) طرق خاص اداره انواع استاندارد آخر بازی.
این مسئله فوق العاده اهمیت دارد که نتیجه تئوریک وضعیتهی استاندارد آخر بازی را بدانیم، چون این معلومات به ما کمک میکند،در هنگامی که وضعیت پیچیده است،بتوانیم بازی را اداره کرده و قدرت انتخابی داشته باشیم. بری مثال اگر در یک آخر بازی که یکی طرفین یک رخ، و یک اسب، ویک پیاده، و طرف دیگر یک رخ و یک اسب داشته باشد، بازیکن بداند که تحت چه شرایطی یک رخ و یک پیاده از یک رخ میبرد. آنوقت او توجه خواهد کرد که در چه موقع باید بازی را با تعویض اسبها تسویه کند.
این هم مهم است که بدانیم که چگونه وضعیتهی استاندارد آخر بازی را اداره کنیم. مثلاً، کافی نیست یک شاه و یک پیاده در مقابل شاه داشته باشیم و وضعیت طوری باشد که پیاده ما وزیر شود.ما باید اینراهم بدانیم که چگونه بازی را رهبری کرده و به این ترتیب از پات شدن جلوگیری کنیم، و این تکنیکی است که میشود آن را آموخت؛و اگر آموخته نشود،بازیکنی که در چنین وضعیتی قرار بگیرد ممکن است برد را از دست بدهد. در چنین وضعیتهایی بسیار اهمیت دارد که ما معنی و مقتضیات ((تقابل)) را بفهمیم آماتور باید با آخر بازیهی استانداردی چون رخ وپیاده علیه رخ، شاه و پیاده علیه شاه،آخر بازیهی پیاده ی که در آن تقابل مطرح است؛و وضعیتهایی که شامل پیاده رونده حمایت شده، وپیاده رونده دور میباشد، وزیر علیه پیاده هایی پیشرفته، و غیره، آخر بازیهایی که شامل مبارزه فیل و پیاده ها علیه اسب و پیاده ها است، این مسئله که چه عواملی به نفع اسب هستند، مثلاً پیاده ها که همه در یک جناح باشند.یا پیاده هی مسدود شده ی که در خانه هی رنگ فیل دشمن قرار دارند،یا چه عواملی به نفع فیل میباشند،مثلاً پیاده ها در هر دو جناح صحنه ها پیاده هی مسدود شده که در آن پیاده هی دشمن در خانه رنگ آن فیل قرار دارند، آشنائی یابد.
در مورد آخر بازی، ملاحضات کلی ذیل را باید در نظر داشته باشیم:
(الف) در بیش از ۹۰ درصد حالات، یک پیاده اضافی در یک آخر بازی ساده پیاده ی نقش قاطع دارد.
(ب) در ساختمانهی توام با سوار(ها)و پیاده(ها)،پیاده اضافی شاید در ۵۰ یا ۶۰ درصد حالات قاطع باشد، ولی وقتی که بازیکن غیر از پیاده اضافی برتری دیگری هم داشته باشد پیاده اضافی قاطع میگردد.
(ج) شاه نقش مهمی در آخر بازی ایفا میکند.
(د) ابتکار در آخر بازی شاید حتی مهمتر از داشتن ابتکار در مراحل دیگر بازی است.در آخر بازیهی رخ، داشتن ابتکار را میتوان حداقل به ارزش یک پیاده دانست.
(ه)دو پیاده رونده متحد بسیار نیرومند هستند، و وقتی چنین پیاده هی به عرض ششم برسند بطور کلی با قدرت یک رخ برابری میکنند.عجیب آن است که اگر شاه حریف در حوزه این دو پیاده گذشته متحد باشد، دو امکان کاملاً مخالف پیش میآید:
(۱) اگر شاه بتواند آن پیاده ی را کمترپیشروی کرده مسدود کند، این ساختمان پیاده ی تقریباً بیارزش میگردد؛ولی (۲) اگر طرفی که پیاده دارد بتواند به شاه حریف حمله کند- و این امکان معمولاً موجود است-نیروی دو پیاده حتی بیشتر هم میشود.
خلاصه، آخر بازی مرحله ی است که در آن معلومات بیشتر از قدرت دید اهمیت دارد، و مرحله ی است که میتوان آنرا تا حدود زیادی به وسیله مطالعه آموخت.بیعلت نیست که استادان بزرگی چون کاپابلانکا توصیه کرده اند: ((آخر بازی را بیاموزید.))
۵-استراتژی، تاکتیک، و موقعیتهی تاکتیکی
در هنگام مطالعه مباحث تکنیک شطرنج، بزودی به اصلاحات استراتژی و تاکتیک بر میخوریم، گاهی اوقات این اصطلاحات بسادگی به هر گونه مانور شطرنجی اطلاق میشود، وگاهی اوقات بری تعریف دقیق در طرز عمل متفاوت در شطرنج بکار میروند.استراتژی و تاکتیک، اگر چه از یکدیگر متمایز هستند، ولی در بعضی مواقع چنان بهم پیوند خورده اند که در هنگام طرح یک نقشه استراتژیک، باید در نظر داشته باشیم که کل نقشه ما ممکن است با یک نقطه عطف تاکتیکی تغییر یافته یا از مسیر خود خارج شود، و اغلب پیش میآید که یک تصمیم تاکتیکی تا اندازه ی به هدفهی استراتژیک بازیکن بستگی دارد. بالاتر از تاکتیک و استراتژی، نوعی وضعیت هست که ما آنرا موقعیت تاکتیکی میخوانیم،زیرا که محتاج محاسبه است و با این حال از تعریف متداول تاکتیک عدول میکند زیرا که شامل عملی کردن یک نقشه استراتژیک از پیش طرح شده نمیباشد.
معنی دقیق این اصلاحات هر چه باشد، بری انجام یک بازی موفقیت آمیز فوق العاده اهمیت دارد که این مفاهیم را در موقع مناسب خود بکار ببریم. بطور کلی، همه بازیکنان با تجربه جزئیات تاکتیکی را مورد محاسبه قرار میدهند، ولی بسیاری از آماتورها تا حدودی یا بطور کلی از استراتژی و اهمیت نقش آن درشطرنج، ونیز از تاکتیک،تا آنجاییکه به عملی ساختن یک نقشه استراتژیک مربوط میشود، بیخبرند.
۶-استراتژی
استراتژی علم تنظیم نقشه ی است بری حصول هدفهایی در مرحله ی خاص از بازی. استراتژی بیشتر با هدفهی کلی سر و کار دارد تا محاسبات خاصیکه در حصول به این هرفها مطرح است. تفکر استراتژیک بیشتر در مواقعی لازم است که وضعیت آرام بوده و هیچگونه مسئله فوری تاکتیکی وجود نداشته باشد. انتخاب استراتژی ادامه بازی از ویژگیهی وضعیت ریشه میگیرد.
انواع موقعیت هی مختلفی وجود دارند که به تفکر استراتژیک نیازمندند:
(الف) در حرکات گشایشی، همیشه هدفهایی اساسی وجود دارد. این هدف ممکن است کنترل مرکز،قرار دادن سوارها در وضعیتهی فعال حمله ی یا در پستهی مهم دفاعی، گشودن یک ستون، یا اعمال فشار در یک قسمت از صحنه، باشد. در این مرحله اهمیت دارد که هدفهی استراتژیکمان را بوضوح در نظر داشته باشیم، چون از یک طرف،این هدفها میتوانند در هنگامی که حریف از تئوری خارج میشود راهنمی ما باشد، و از طرف دیگر،نقشه استراتژیکی بری آغاز وسط بازی در اختیار ما خواهد گذاشت.
(ب) در هر وضعیت آرامی که مسایل تاکتیکی درآن موجود نباشد،بری هر بازیکن مقتضی است که بجی بیهدف بازی کردن، بدنبال نقشه استراتژیک فعالی باشد. حرکاتی که به منظور خاص بازی میشوند موثرتر از حرکاتی هستند که بیهدف بازی شده اند. اعمال فشار بر نقاط خاصی از وضعیت حریف، ممانعت حریف از قلعه رفتن، و حمایت کامل از مرکز خود،نمونه ی از تفکر استراتژیک هستند. بعد از یک رشته از این حرکات با هدف، وضعیت حریف گاهی اوقات بعلت قوایی که ما جمع کرده ایم ممکن است سقوط کند
(ج) در بعضی وضعیتهای آرام، بازیکن باید حرکاتی بیابد که مسایل تاکتیکی برای حریف ایجاده کرده و او را مجبور کند بضرر خود بازی نماید، و بعدها او را وادار کند که ضعفهایی را بپذیرد.
(د) وقتی ضعفی نقداً در وضعیت حریف موجود باشد، نقشه استراتژیکی اغلب در حول و حوش بهربرداری از این ضعف دور میزند.
(ه) گاهی اوقات وضعیت برای تنظیم نقشه حمله ای بسیار وسیع تری اقتضا میکند. استاد همیشه از لزوم بازی کردن با نقشه آگاه است، و می داند چه نقشه هایی برای او مناسب هستند ولی آماتور اغلب بدون نقشه بازی می کند.وخیلی از بازیهای آماتورها شامل حرکاتی نسبتاً نامربوط است که از نظر تاکتیکی ممکن است بد نباشد ولی فاقد هدف و هماهنگی هستند.
چگونه آماتور میتواند بازی استراتژیکیش را بهبود بخشد
گرچه مفسران شطرنج به واریانتهای تاکتیکی بیشتر از نقشه های استراتژیک توجه می کنند، ولی تعدادی از آثار شطرنج وقف استراتژی شده است، و استادانی هستند که در تفاسیرشان بر تفکر استراتژیک تاکید می کنند. آماتور برای آغاز به تفکر استراتژیک می تواند از این کتابها شروع کند، و همین که او اهمیت تفکر استراتژیک را دریافت، آنوقت است که در هنگام مطالعه بازیهای استادان، او می تواند بدنبال مراحل استراتژیک آنها بگردد. در بازیهای خودش، وقتی که در وضعیتهای آرام قرار دارد، او می تواند دائماً خود را مجبور کند که بدنبال حرکاتی بگردد که هدف داشته و تابع نقشه ای هستند.او ضمناً می تواند از مطالعه بازیهایی که انواع مختلف استراتژی را نمایش می دهند سود ببرد، استراتژی هایی مثل حمله جناح شاهی، حمله مرکزی، حمله اقلیت، و غیره.
۷-تاکتیک
همین که نقشه استراتژیک تعیین شد، وسایل اجرای آن دیگر جزو تاکتیک می باشد. تاکتیک علم عملی ساختن یک نقشه استراتژیک است با یک رشته حرکات خاص. تاکتیک شامل محاسبه حرکاتی است که برای حصول هدف لازمند، و جوابهای منطقی حریف را نیز در بر می گیرد.
یکی از انواع خاص تاکتیک ((ترکیب)) است، که مرحله ای کوتاه از بازی است که در اثنای آن هدفی خاص اجباراً بدست می آید. ترتیب حرکات در ((ترکیب)) منطقی زنجیروار دارد و نمی شود آنرا جدا کرد.وقتی حرکات را تک تک در نظر بگریم ممکن است بی هدف یا حتی اشتباه بنظر برسند، ولی در ارتباط با یکدیگر تشکیل واحدی فوق العاده زیبا را می دهند، بعد از یک رشته حرکاتی که به خودی خود معنایی ندارند، کلید حل معما ناگهان ظاهر می شود، و هدف واقعی آن حرکات روشن می گردد.
چگونه آماتور می تواند بازی تاکتیکیش را بهبود بخشد
وقتی آماتور یاد گرفت که استراتژیکی فکر کند و هدفهای استراتژیک تعیین کند، آنگاه باید بکوشد مراحل تاکتیکی ای را که استراتژی با آن تحقق می یابد در ذهن مجسم کند. کتابهای خاصی در مورد ترکیبهای شطرنج هست که به او کمک می کنند مهارتش را در طرح ریزی و انجام ترکیب بیشتر سازد. مطالعه اینکه چگونه استاد هر نقشه استراتژیکی را بطریق تاکتیکی عملی می سازد می تواند بسیار آموزنده باشد.
۸-موقعیت تاکتیکی
هر وقت که سوارهای دو طرف بطریقی با یکدیگر تصادم کنند که تهدیدی بوجود آید، یا هر وقت که آنها ممکن است در عرض یکی دو حرکت با یکدیگر تصادم یافته و موقعیتی ایجاد کنند که نیازمند محاسبه تک تک حرکات باشد، حالتی وجود دارد که می توان آن را موقعیت تاکتیکی نامید، زیرا بازیکن باید نتیجه بازی خود را در صورتی که تهدیدی یا تعویض عملی شود یا نشود ارزیابی کند.
موقعیت تاکتیکی ممکن است در اثنای انجام یک نقشه استراتژیک،پیش بیاید و یا در نقطه ای از یک رشته حرکات اتفاقی یا حتی بی معنا، همانطور که اغلب در بازیهای آماتوران دیده می شود. وقتی موقعیتی تاکتیکی موجود باشد نیازمند توجهی فوری است و بر هر ملاحضه دیگری تقدم می یابد.در چنین وضعیتی یک اشتباه تاکتیکی می تواند عواقب وخیمی داشته باشد، چون ممکن است به ضعفی موضعی، از دست دادن کمیت، یا حتی مات، منجر شود.
اهمیت اداره کردن موثر یک موقعیت تاکتیک را نباید خیلی دست بالا گرفت.حداقل آن است که کاری نکنیم که به ضررمان تمام شود؛حداکثر آن است که حرکتی بیابیم که به نحوی از انحناء به حریف ضرر برساند.بدین ترتیب، اغلب می توان چیزی موسوم به ((حرکت حاد)) را پیدا کرد، یعنی حرکتی که تهاجمی است و مسئله ای را درمقابل حریف می گذارد و او را با تهدید ترسناکی روبرو می سازد. حرکات حاد بازی را زنده کرده و اغلب حریف را به انواع دردسرها دچار می کنند. باید متذکر شد که حرکات حاد اغلب- ولی نه همیشه- بهترین حرکات وضعیت هستند.ارزش دقیق آنها را در هر حالت باید با تجزیه و تحلیل روشن کرد.هر امکان منطقی را باید بررسی و ارزیابی نمود، و بازیکن باید ادامه ای را انتخاب کند که بیشترین امکانات را برایش در بر داشته باشد.
برای بسیاری از آماتورها شطرنج یعنی حل و فصل موقعیت های تاکتیکی به وسیله تجزیه و تحلیل.آنها هیچ نوع دیگری از شطرنج را نمی شناسند جز اینکه هر وضعیتی را با دقت بررسی کرده و ببیند که چقدر می توانند از آن بیرون بکشند-و اغلب هیچ توجهی به احتیاجات وضعیت ندارند.و در واقع هم،تجزیه و تحلیل صحیح موقعیتهای تاکتیکی یکی از مهمترین جنبه های شطرنج است،و جنبه ای است که بازیکنان نباید از آن غفلت کنند در حقیقت، اگر قرار بود یکی از مهارتهای شطرنج را بر دیگری ترجیح بدهیم، شاید که همین تاکتیکیسین ماهر بودن را انتخاب می کردیم.
چگونه آماتور می تواند بازی اش را در موقعیت های تاکتیکی بهبود بخشد
واریانتهای موجود در بازی تفسیر شده نشان می دهند که چگونه بعضی از موقعیت های تاکتیکی را اداره کرد واین که جریان تجزیه و تحلیل تاکتیکی استادان ومفسران شطرنج چگونه است. بهتر است که آماتور اول شخصاًاز این وضعیتها تجزیه و تحلیل کند، بعد آنها را با تحلیل مفسر مقایسه کرده و بدقت توجه کند که او در تجزیه و تحلیل خودش چه نوع امکاناتی را ندیده است.
برای تجزیه و تحلیل کردن، چند قائده کلی را می توان ذکر کرد:
(الف) هر کیش و گرفتنی را در نظر بگیرید. حتی وقتی که یک کیش یا گرفتن آشکارا غلط باشد، ممکن است که به نتایج غیره منتظره و با ارزشی منجر شود.
(ب) همه امکانات را در نظر بگیرید چند حرکت غیر محتمل، و تمام حرکات محتمل،یکی از اشتباهات مکرر آماتور آن است که به حرکات ظاهراً غلط مشکوک نمی شود. گاهی اوقات چنین حرکتی درست همان حرکتی است که حریف را به مشکل ترین دردسرها مبتلا می کند.
(ج) تجزیه و تحلیل را تا آخر ادامه دهید. وقتی کمی بیشتر جلو برویم، می بینیم که رشته حرکاتی که قبلاً ظاهراً بد بودند حالا مقرون بصرفه از آب در آمده اند.
(د) حریفتان را دست کم نگیرید. تصور نکنید که او حرکتی را که می کند، که کاملاً بنفع شماست. برعکس، تصورکنید او قصد دارد بهترین ادامه ممکن را برای خودش بیابد.
(ه) توجهی خاص به حرکاتی بکنید که جواب حریف را کم و بیش اجباری می سازد، مثل تهدیدات قوی،تهدیدات مضاعف، حمله به وزیر،غیره.
(و) و توجه دقیقی به ترتیب حرکاتی بکنید که باعث تحقق نقشه های استراتژیک یا تاکتیکی است. یک ترتیب حرکت غلط نه تنها ممکن است حریف را از دشواری خلاص کند، بلکه حتی اگر چنین نشود، ترتیب حرکت غلط ممکن است تاثیر کمتری داشته باشد.
۹-ابتکار عمل
((ابتکار عمل)) اصطلاحی است برای توضیح موقعیتی در شطرنج که در آن یکی از بازیکنان قادر است تسلط بازی را بنحوی در دست داشته باشد که بازیکن دیگر مجبور باشد یا از او پیروی کند و یا اصلاً فعالیتی از خود نمی تواند نشان دهد. داشتن ابتکار عمل در هر حالتی امتیاز با ارزشی بشمار می رود،ولی بخصوص در وسط و آخری بازی اهمیت می یابد.بطور کلی هر بازیکن باید هر وقت که بتواند ابتکار عمل را بدست گرفته و تا آنجا که می تواند آنرا حفظ کند . رمز بدست گرفتن و حفظ ابتکار در انجام حرکات قوی، بجای حرکات خنثی یا غیر فعال، نهفته است بازیکن قوی همیشه به حریف فشار می آورد، او را مجبور می کند که هر موقع و هر جا که شد بنفع وی کار کند.وضعیتهای بازیهای استادان را بررسی کنید، و ملاحضه کنید که چگونه استاد از بین حرکات متعدد فعالترین آنها را انتخاب می کند.
هر بازیکنی این تجربه را داشته است که در مقابل حریفی مبتدی تسلط کامل صحنه را بدست گیرد بطوری که حریف پس ازچند حرکت چنان گرفتار شود که اصلاً نتواند عمل موثری انجام دهد.این بدان خاطر بود که بازیکن مبتدی تلاش کافی برای خنثی کردن حملات جسورانه حریفش نمی کرد، و خود اصلاً در صدد گرفتن ابتکار عمل نبود. تقریباً بهمین نحو، ولی در مقیاسی پائین تر، استاد نیز وقتی که در مقابل یک آماتور بازی می کند بر بازی مسلط می شود. استاد با چنان شدت و سرعتی کنترل بازی را در دست نمی گیرد، ولی اغلب اتفاق می افتد که یک آماتور با تجربه در مقابل بعد از چند حرکت معدود کاملاً گرفتار شود.
ابتکار عمل را می توان به طرق مختلفی بدست آورد واضح ترین طریق آنست که حرکتی فعال انجام دهیم که جواب حریف را کم وبیش اجباری کرده و بدین ترتیب انتخاب او را محدود کنیم. اگر حریف موفق نشود فشار طرف دیگر را خنثی کند ابتکار عمل بازیکن اول رفته رفته زیادتر شده و مالاً برنده می شود.پس توصیه می شود که حرکات فعالی انجام دهید که بر وضعیت حریف فشار می آورد.بازی با تمپ- یعنی انجام حرکتی توام با تهدید گرفتن چیزی-. یک راه دیگر کسب ابتکار است.اجتناب از تعویض سوارهای فعال خودی با سوارهای غیر فعال حریف یکی از روشهای حفظ ابتکار است.در هنگامی که عقب نشینی بمنزله اتلاف وقت باشد، تعویض کردن نیز یک راه حفظ ابتکار عمل می باشد.
یکی از موقعیت های خاصی که در آن ابتکار عمل نقش مهمی را بازی می کند موقعیتی است که در آن یکی از طرفین نیروهای متمرکز دارد،یعنی نسبت به حریفش صاحب سوارهای خیلی بیشتری برای عملیات است. در چنین حالاتی، بازیکنی که نیروهای متمرکز دارد باید فعالانه بازی کند، یعنی در صورت لزوم قربانی بدهد تا همه سوارهایش را وارد عمل کرده و شکافی در وضعیت حریف بیندازد. اگر او از برتری اش استفاده نکند، ممکن است آنرا از دست بدهد،و از آن بدتر،ممکن است صاحب موقعیت نا مطلوبی گردد.
یکی از شکلهای خاص ابتکار عمل، حمله می باشد حمله فقط موقعی تجویز می شود که حریف ضعفی داشته، و بازیکن دیگر سوارهای کافی برای استفاده از آن ضعف داشته باشد. در چنین حالاتی، وظیفه بازیکن آن است که فوراً عمل کند،پیش از آن که حریف بتواند نیروهای کافی برای مقاومتی موثر فراهم آورد.
وقتی بازیکنی ابتکار عمل را بدست گرفت، ممکن است نشود آن را از دستش بیرون کشید. آماتور باید بکوشد همواره ابتکار را حفظ کند و وقتی بنظر میرسد حریفش میخواهد آنرا بدست گیرد. او باید فشار را خنثی کرده و تهدیدات را دفع کند.
طبعاًً استاد میتواند با فعالیت بیشتری بازی کند چون او میداند چگونه ابتکار را بدست آورد، و در هر حرکت می کوشد که پاسخ فعالی یافته و ابتکار عملش را افزایش دهد.
۱۰-مقاومت
اگر حریفتان ابتکار عمل را در دست دارد، و حتی اگر آن ابتکار نیرومند باشد، این لزوماً بدان معنا نیست که شما محکوم به باخت هستید. در بسیاری از حالات راه نجاتی هست و این یکی از جنبه هی دلکش شطرنج است. وضعیتی ممکن است رقت انگیز بنظر آید، ولی آنرا به یک استاد نشان دهید، اگر وضع خیلی خراب نباشد، او میتواند راهی بری گریز از دشواری نشان دهد.
مقاومت یکی از مهمترین عوامل شطرنج میباشد، و چیزی است که بیشترین تاثیر بر نتیجه بازی دارد. بطور کلی میتوان گفت که یک اشتباه-اگر بزرگ نباشد-نتیجه بازی را تعیین نمیکند، و اگر بازیکنی بتواند بعد از یک حرکت بد حرکات صحیح انجام دهد،در اکثر حالات میتواند بازی را نجات دهد.
مقاوم بودن یکی از کیفیات مهم شطرنجباز خوب است. بطور کلی، استادان مقاومت زیادی دارند. این مقاومت جنبه ی روانی نیز دارد. حمله کننده ی که امیدوار به بردن بازی، یا حداقل مرحله ی از آن، بود خود را با مسایل و مشکلات جدیدی مواجه میبیند که ممکن است او را خسته کند، حوصله اش را سر ببرد، و باعث شود او شکیبائی اش را از دست بدهد. گاهی اوقات مدافع سمج نه تنها بازی را نجات میدهد، بلکه حتی آنرا میبرد.
مهمترین عامل در مقاومت موفقیت آمیز، پیدا کردن حرکات دفاعی صحیح است. آماتور بطور کلی در دفاع چندان قوی نیست. او دو یا سه اشتباه میکند، و آنوقت کار بری حریفش بسیار آسانتر میشود. بعلاوه، آماتور اغلب خیلی زود متقاعد میشود که بازی را باخته است، و غالباً این احساس به او دست میدهد (( چرا تا آخر تلاش کنم؟ من که بهر حال میبازم.)) به این ترتیب مصنوعیتر از همیشه بازی میکند، .بازی را به سرعت میبازد اگر آماتور میدانست که اکثر وضعیتها قابل دفاع هستند، ممکن بود بیشتر فکر کند، و اگر میدانست که مقاومت کردن به دردسرش میارزد، در بسیاری از حالات ممکن بود بهتر بازی کند.
چگونه آماتور میتواند در دفاع پیشرفت کند
وقتی بازیکنی به دفاع مشغول است، باید با دقت وضعیت رابررسی کرده و کلیه امکانات دفاعی، را حتی آنها که ظاهراً نامربوط بنظر میرسند، پیدا کند.او در این زمینه باید همانقدر متخیل و چاره گر باشد که در حمله.
وقتی مدافعی قانع شد که وضعیت او بازنده است، این باید برعکس روحیه او را تقویت کند، چون احساس (( من چیزی را از دست نمیدهم )) میتواند او را در تجزیه و تحلیلش دقیقتر کرده و باعث شود که او کلیه امکانات قربانیدار را مورد بررسی قرار دهد، امکاناتی که اگر فکری میکرد وضعیتش قابل دفاع است، ممکن بود به آنها فکر نکند.
چند قاعده بری مقاومت موثر میتوان ذکر کرد:
(الف) سعی کنید تا آنجا که ممکن است سوارها را تعویض کنید، بخصوص سوارهی حمله کننده حریف را. بری تضعیف حمله از دادن قربانی نیز ابا نکنید.این طریقه بخصوص وقتی اهمیت دارد که حریف خود بری ایجاد حمله قربانیهایی داده باشد.
(ب) بجز در ضرورت مطلق، پیاده هایتان را در قسمتی که حریف حمله میکند حرکت ندهید. این حرکات ضعیف کننده پیاده ی را فقط باید موقعی انجام داد که قابل بهره برداری نباشد. این اشتاینیتز، قهرمان بزرگ جهان، بود که قاعده مذکور را ذکر کرد.
(ج) همیشه گوش به زنگ امکانات ضد حمله باشید. بطور کلی، دفاع فعال بسیار موثرتر از دفاع غیر فعال است. در دفاع، غیر فعال مشکلات رویهم جمع میشوند، در حالیکه دفاع فعال ممکن است بازی را به مرحله ی کاملأً جدید بکشاند، که در آن مدافع چندان زیر فشار نباشد.
۱۱-سبکهی بازی
همه شطرنجبازان بازیهایشان را به یک سبک نمیبرند، و هر استادی سبک بازی مخصوص به خودی دارد. بازیکنانی هستند مثل مورفی که بازیهی باز را ترجیح میدهند، کسانی هم هستند مثل اشتاینتیز که بازیهی بسته را ترجیح میدهند. استادانی از نوع آلخین و تال هستند که بازیهایشان با ظرافت تاکتیکیو حملات قوی میبرند، کسانی هم هستند که در بازی موضعی تخصصی دارند مثل کاپابلانکا و پطروسیان.
این حقیقت که استادی همیشه یک سبک را بازی میکند بدان معنا نیست که او قادر به اجری سبکهی دیگر نیست ،بلکه شاید از روی طبع سبکی را بر سبکهی دیگر ترجیح میدهد، یا ممکن است بگذارد حریفش سبک بازی او را تعیین کند.
چه در گشایش و چه در وسط بازی، وضعیتهایی هست که میتوان آنرا به سبکهی مختلف اداره کرد.وضعیتهی وسط بازیهی فراوانی هستند که در آنها بازیکن انتخابی دارد بین حفظ یک برتری مختصر موضعی و شاید هم برنده، و یا حمله تاکتیکی زنده ی که ممکن است مخاطره آمیز باشد ولی نتیجه بازی را خیلی زودتر تعیین می کند.
آماتور باید سبکی را برگزیند که با طبع او سازگاری کامل داشته باشد. اگر او بازی پرتحرک و ترکیبی را دوست دارد، میتواند بازیهی آلخین را مطالعه کند. اگر شطرنج آرام و مبتنی بر ذخیره برتریهی کوچک را ترجیح میدهد، میتواند از مطالعه تکنیک کاپابلانکا بسیار سود ببرد.
هر سبکی را که ترجیح بدهد، نباید مرتکب این اشتباه شود که فقط به همان سبک بچسبد، چون مواقعی هست که به نوع دیگری از بازی نیاز پیدا میشود. در هنگام بازی درمقابل آماتورها، همیشه اشتباهاتی استراتژیکی و تاکتیکی را ملاحضه میکنیم.چنین اشتباهاتی باید فوراً مورد بهربرداری قرار گیرند، و با روشی که مناسب انگونه اشتباهات باشد، و این که چه سبکی را ترجیح میدهیم دیگر مطرح نیست .بری مثال، وقتی که یک بازیکن حمله ی میتواند با ساده کردن وضعیت و انتقال به آخر بازی یک پیاده بگیرد، باید که حتماً این کار را بکند مگر این که مطمئن باشد که ادامه حمله برایش نفع بیشتری خواهد داشت. حتی اگر او آخر بازی را به خوبی حمله اداره نکند، و حتی اگر موفق به بردن نشود با این حال باز هم او باید این وضعیت آخر بازی را بپذیرد و یاد بگیرد که چگونه انرا اداره کند. و گر نه فضی بازی او، حتی در حمله نیز محدود خواهد شد، چون او فقط قادر خواهد بود به حملاتی دست زند که نتیجه قطعی برایش داشته باشند، و اینگونه حملات هم فقط قسمت کوچکی از فهرست انواع حملات است.
۱۲-روان شناسی در شطرنج
بازی روانی در شطرنج نقشی بسیار مهمتر از آنچه که بنظر میرسد دارد، بخصوص در سطح بالاتر.حتی میتوان گفت در مسابقات دو جانبه قهرمانی جهان، عامل روانی حداقل همان قدر اهمیت دارد که مهارت بازیکنان.
در سطح آماتوری انواع گوناگونی از جنبه اهی روانی بچشم میخورد. برخی از آماتورها فقط موقعی خرسندند که حمله میکنند، و اگر حریف بداند که فلان بازیکن بری حفظ حمله دست به هر کاری میزند، ممکن است او را به دادن قربانیهایی غیر منطقی تشویق کند.دیگران، بر عکس، بیش از اندازه به شعار ((اول امنیت )) چسبیده اند ، وفقدان ابتکار عمل در انها اغلب باعث باختشان میشود.
آماتورهایی هستند که بری دست زدن به عملیات بیتابی میکنند، و اگر حریف به قدر کافی صبر کند، انها اغلب در اشتیاق دست زدن به عملیات مرتکب اشتباهی میشوند.
در بازی استادان، یکی از مهمترین موقعیتهی روانی است که در آن یکی از طرفین به مساوی قانع میباشد، در حالیکه دیگری خواهان برد است. این موقعیت موقعی ممکن است پیش اید که یا یکی از بازیکنان به نحو مشخصی ضعیفتر از دیگری است و نباید انتظاری بیش از تساوی داشته باشد، و یا در یک مسابقه دو جانبه یا دوره ی یکی از بازیکنان بری کسب نتیجه مطلوب فقط به یک مساوی احتیاج دارد.
بازی کردن به قصد تساوی با بازی کردن بری برد کاملاً تفاوت دارد.چنین چیزی شامل است بر:
(الف) تعویض سوارها بطریقی که باعث از دست دادن تمپ یا کسب وضعیتی بد بری چند سوار باقیمانده نباشد.
(ب) دست نزدن به حرکات ماجراجویانه- اول مراقب امنیت خانه هی مهم خودی بودن، و بعد توجه به خانه هی وضعیت دشمن؛ این تقریباً به این معناست که (( در زمین خودتان بمانید.))
(ج) اجتناب از پیچیدگیها وقتی که در شرف رسیدن باشند، ولی بطریقی که باعث زیانهی موضعی نباشد. این کار مشکلی است، چون اجتناب از پیچیدگی بطور کلی زیانهایی را در بردارد.
شطرنج از چنان خصوصیتی برخوردار است که بردن یک بازی آن ممکن است مشکل باشد ولی در صورتیکه یک طرف اصلاً میلی به برد نداشته باشد، پیروزی بری طرف دیگر ده برابر مشکلتر میشود. اینجا ما با حریفی سر کار داریم که نمیخواهد شانسش را بیازماید و دست به آن نوع بازی ماجراجویانه نمیزند که امکاناتی برابر بری کسب ابتکار عمل دربر دارد.
بری بردن از یک بازیکن ضعیفتر، یا حتی از یک بازیکن هم قدرت، که طالب مساوی است، استادان اغلب از شیوه هایی خاص استفاده میکنند.غالباً در جایی از بازی انها حرکتی بیدقت میکنند و به حریف وانمود میکنند که او میتواند بری چیزی بیش از مساوی تلاش کند و به این ترتیب او را به جنگی واقعی وا میدارند.البته، در چنین حالاتی استاد باید به دقت قضاوت کند تا حرکتی بیدقتش قیمت گزافی پیدا نکند. قهرمان اسبق جهان، امانوئل لاسکر تخصص عجیبی در اینگونه بازیها داشت. او میدانست که دقیقاً چقدر میتواند ریسک کند هم او بود که میگفت یک اشتباه هرگزبازی را نمیبازد بشرط انکه دقت کنیم اشتباه دوم را مرتکب نشویم.
.یکی دیگر از سلاحهی روانی استاد آن است که حریفش را مجبور به انتخابی در یک وضعیت مشکل کند تا حریفش را مجبور به اتلاف وقت و انرژی، و اخذ تصمیم نمایدؤ و آنگاه که انتخاب صورت گرفت، حریف ممکن است از مسئولیت بدوش گرفته احساس ترس کند.هر کسی که انتخابی کرده است تا اندازه ی احساس مسئولیت میکند، و این مسئولیت اغلب تبدیل به بار سنگینی بری او میشود. کاملاً ممکن است که حریف بعد از دو سه حرکت، درست یا غلط، به این احساس دچار شود که او انتخاب غلط را انجام داده است .اینگونه تاکتیکهی روانی به حریف احساس بیاطمینانی میدهد. این امر حائز کمال اهمیت است، چون بمحض اینکه کسی دچار احساس بیاطمینانی شده دست به حرکات ضعیف میزند.
در گذشته اینگونه روشهی روانی را کم و بیش کلک وحقه بازی بحساب میآورند، ولی امروزه آنها را بخشی مهم از سلاحهایی میشمارند که هر بازیکن برجسته باید در اختیار داشته باشد.